تولدت مبارک رفیق

ساخت وبلاگ
از من هدیه تولد خواسته بودی، از من شعر خواسته بودی، چون نبودی توو شعرش تلخی داشت، یادگار روزای تلخمه، خواستم سر قولم بمونم حتی اگه شعر خوبی نشه، قول میدم اگه فرصتی بدی هدیه بعدیت شیرین باشه

در من غمی ست که آتش به جانم است، لبخند های تصنّعی ام اتفاق نیست
مقیاس درد چیست نمی دانمش ولی، دردی به وسعت دردِ فراق نیست
گم‌ کرده ای مرا و تو را گم‌ نمی‌کنم، درجای جای تنم ردّ پای توست
با من بگو کجای جهانی... بیابمت، هرگز ستاره ی قطبی اهلِ نفاق نیست
سنگینیِ قضاوت مردم مرا نکُشت، این رفتنِ تو بی خداحافظی بدونِ حرف...
خواستم التماس کُنَمت... منصرف شدم، در میل و جبرِ به عشق انطباق نیست
من با امید زنده ام و پیر میشوم، امّید آنکه در آغوش گیرمت
کهنه شراب بیست و هشت ساله ی منی، جز من کسی سزاوارِ این اشتیاق نیست
در انتظار کوچه ای که در آن نرفته ایم، آنقدر صبر میکنم که تو باورم کنی
هر جا تویی پناه من آنجاست خوبِ من، بین بهشت و جهنمش افتراق نیست
ما مثل یک درختِ دو شعبه ولی عظیم، از ریشه ای یگانه و متّصل به هم
ما را جدا نکنید! خشک میشویم، این سرنوشتِ شوم که در شأن باغ نیست
من یوسفم که به دستِ خود افتاده ام به چاه، از پیرهنم خبرِ بد نیاورید
شمعی برای تولدِ تو شمعی برای من، شمع مرا نکُش که اینجا چراغ نیست
این واقعیت است که"در هر شرایطی"، هر بار که اسم تو آمد پلک من پرید
سارا! تمامی این شعرها برای توست، جز بوی عطر تو در این اتاق نیست

هستم رفیق، نه به عنوان شوهر... به عنوان یه دوست... 
آرامشت بالاتر از دستام، آرامشت بالاتر از چشمام، آرامشت بالاتر از هر چی، من چی به جز آرامشت میخوام؟
حرف میزنیم، خوردخواهی نمیکنم، جلوتم وا نمیستم، پشت سرت هم نمی مونم، کنارت وا میستم بهترین تصمیمو بگیری، هر چی که باشه
تو فقط اشاره کن ببین چطور... همه دنیا رو به هم می ریزم...

 هر شرایطی

.:حریم امن:. ...
ما را در سایت .:حریم امن:. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2tarafamuno بازدید : 97 تاريخ : يکشنبه 15 بهمن 1396 ساعت: 1:42