.:حریم امن:.

متن مرتبط با «بی معرفت به انگلیسی» در سایت .:حریم امن:. نوشته شده است

شهریور ١٣٨٧ - بهمن ١۴٠١

  • چو آغازِ قصه به دستِ دوتا بود، سرانجامش این بار حکمِ خدا بودبه من یاد دادند وداعی به حرمت، نگو جز به نیکی اگر کم وفا بودتشکّر ‌کنم بابت هر چه بودی، که این حکمِ تقدیرِ زیبای ما بودرسیدن بماند به دنیای دیگر، که اینجا موازیِ بی‌انتها بودتو با دردِ من آشنایی ولیکن، و انّ مع العُسر یُسرا کجا بودپدر را بگو چشم را یادشان نیست، چه شد بعض‌ها را چه‌کس مبتلا بود؟و من دوره کردم تمامِ خودم را، تجن تا خزر راه ما هم سوا بودو من مثل حامد پس از کوچِ ری‌را، همین سِرتِرالین مرا اکتفا بودتو می‌خوانی‌اش من تو را می‌شناسم، نگفتم مقصر عزیزِ شما بودو زیباترین روزِ بهمن مبارک، که سارا غریبی چقدر آشنا بود + نوشته شده در دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۶ ب.ظ توسط آقای زندگی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • باورم کن... بیست و چهارم دی نود و شش

  • روزای سختی رو گذروندیمهر دوتامون تو بیشتر از من، چون خیلی ماهی تصمیم گرفتم به ایمان و مزدرانی زنگ نزنم بپرسم چی شدتو حق داری ناراحت باشی نه که فکر کنی غرورم اجازه نمیده نه، نمیخوام انتظار اینکه کسی برام کاری کنه منو بکشه... نمیخوام به هیچ کس جز خودم امید داشته باشم، نمیخوام کسی با یه حرف تلخ منو نا امید کنه...این دست هایی که داره تایپ میکنه همون دستاییه که موهاتو نوازش میکرد، من به این دست ها بیشتر از امید بستن به دیگران ایمان دارم، چون برکت موهای تو تووشه باور کن از آنسه هم ناراحت نشدم که منو بلاک کرد، تو صمیمی ترین دوستشی حق داره از آزار دیدن تو آزار ببینه ایمان اگه اون حرفا رو بهم زد ناراحت نشدم، از اینکه مث کوه پشتت واساد ناراحت نشدم، چون تو عزیزی برای همه عزیزی سمیرا اگه مسیج منو دید و جواب نداد باز هم ناراحت نشدم، سمیرا دید خواهرش داره آزار میبینه، اون روزی که تو یکه و تنها بخاطر آزار دیدن خواهرت سر جدا شدنش پشتش واسادی امروز اون اگه از تو حمایت نمیکرد من ناراحت میشدم جای اینکه از حمایت کردنش ناراحت شم چقدر خوشحالم که اینهمه آدم هستن تو رو دوست دارنحالا تصمیم گرفتم به جای گریه و زاری...  به عشقی که بینمون هست اعتماد کنم و بهت ثابت کنم حسم عوض نمیشه، حسم گذرا نیست، حس عمیق من به تو از بین نمیره که بخوام فراموشش کنم. من تصمیمم رو گرفتم، میخوام بهت ثابت کنم... من فقط نیاز د, ...ادامه مطلب

  • نیازمندم، به بخشش تو...

  • منو ببخش  که شبا نیستم و باعث دلتنگیت میشم  منو ببخش  و باور کن این من هم حال بهتری نداره از دوریت..., ...ادامه مطلب

  • یکشنیه، یازدهم بهمن نود و چهار

  • با هر سفر که هم آغوش درد می شوممی بوسی ام به بدرقه ات مرد می شوم تا سیصد و بیست و خورده ای بشمار خوب منتعبیر خواب قصه ی برگرد می شوم باز هم تولد توست و باز شاکرآنکس که عاشقمان کرد می شوم   سلام عشق منباور کن ساعت کوک نکردم ولی ناخواسته اوایل یازده بهمن پاشدم قبل خوابت بازم بهت تبریک بگم.این کمترین کاری بود که من میتونستم بکنم.عادت قشنگ توئه که چیزای کوچیک و بزرگ میبینی و قدر شناسی.وگرنه من هیچ وقت نتونستم گوشه ای از خوبی های تو رو جبران کنم.ببخشید که نبودم.روزایی که میگذره بیشتر از آدما فاصله می گیرم.و بیشتر قدر تو رو میدونم.آدمای جوگیر، آدمای دنبال دیده , ...ادامه مطلب

  • بي معرفت

  • وقتي آدم باورشو ازدست ميده كه اينجا خونشه  با تراكتورم نميشه هلش داد كه چيزي بنويسه عاشقانه ها زوري نميان خودشون ميان رو زبون وقتي عاشق باشي  ,بي معرفت,بي معرفت به انگليسي,بي معرفتي,بي معرفتي دوست,بی معرفتی,بی معرفتی در عشق,بی معرفتی دوستان,بی معرفت چت,بی معرفت شدی ولی,بی معرفت به انگلیسی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها