.:حریم امن:.

متن مرتبط با «باز هم تولد نوزاد یخی» در سایت .:حریم امن:. نوشته شده است

شهریور ١٣٨٧ - بهمن ١۴٠١

  • چو آغازِ قصه به دستِ دوتا بود، سرانجامش این بار حکمِ خدا بودبه من یاد دادند وداعی به حرمت، نگو جز به نیکی اگر کم وفا بودتشکّر ‌کنم بابت هر چه بودی، که این حکمِ تقدیرِ زیبای ما بودرسیدن بماند به دنیای دیگر، که اینجا موازیِ بی‌انتها بودتو با دردِ من آشنایی ولیکن، و انّ مع العُسر یُسرا کجا بودپدر را بگو چشم را یادشان نیست، چه شد بعض‌ها را چه‌کس مبتلا بود؟و من دوره کردم تمامِ خودم را، تجن تا خزر راه ما هم سوا بودو من مثل حامد پس از کوچِ ری‌را، همین سِرتِرالین مرا اکتفا بودتو می‌خوانی‌اش من تو را می‌شناسم، نگفتم مقصر عزیزِ شما بودو زیباترین روزِ بهمن مبارک، که سارا غریبی چقدر آشنا بود + نوشته شده در دوشنبه دهم بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۶ ب.ظ توسط آقای زندگی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تولدت مبارک رفیق

  • از من هدیه تولد خواسته بودی، از من شعر خواسته بودی، چون نبودی توو شعرش تلخی داشت، یادگار روزای تلخمه، خواستم سر قولم بمونم حتی اگه شعر خوبی نشه، قول میدم اگه فرصتی بدی هدیه بعدیت شیرین باشهدر من غمی ست که آتش به جانم است، لبخند های تصنّعی ام اتفاق نیست مقیاس درد چیست نمی دانمش ولی، دردی به وسعت دردِ فراق نیستگم‌ کرده ای مرا و تو را گم‌ نمی‌کنم، درجای جای تنم ردّ پای توست با من بگو کجای جهانی... بیابمت، هرگز ستاره ی قطبی اهلِ نفاق نیست سنگینیِ قضاوت مردم مرا نکُشت، این رفتنِ تو بی خداحافظی بدونِ حرف...خواستم التماس کُنَمت... منصرف شدم، در میل و جبرِ به عشق انطباق نیست من با امید زنده ام و پیر میشوم، امّید آنکه در آغوش گیرمتکهنه شراب بیست و هشت ساله ی منی، جز من کسی سزاوارِ این اشتیاق نیستدر انتظار کوچه ای که در آن نرفته ایم، آنقدر صبر میکنم که تو باورم کنیهر جا تویی پناه من آنجاست خوبِ من، بین بهشت و جهنمش افتراق نیستما مثل یک درختِ دو شعبه ولی عظیم، از ریشه ای یگانه و متّصل به همما را جدا نکنید! خشک میشویم، این سرنوشتِ شوم که در شأن باغ نیستمن یوسفم که به دستِ خود افتاده ام به چاه، از پیرهنم خبرِ بد نیاوریدشمعی برای تولدِ تو شمعی برای من، شمع مرا نکُش که اینجا چراغ نیستاین واقعیت است که"در هر شرایطی"، هر بار که اسم تو آمد پلک من پرید سارا! تمامی این شعرها برای توست، جز بو, ...ادامه مطلب

  • تولدت مبارك

  • تولدت مبارك رفيق از دستت ناراحتم ايشاله ٢٨ سالگي برات پر از اتفاقات خوب و ارامش باشه ضمن اينكه خيلي ادم مغرور و خودخواه و بدلجي هستي ,تولدت,مبارك ...ادامه مطلب

  • سلام همدم

  • جدیدا فهمیدم بزرگ شدم یعنی اینقدری بزرگ که باید مسئولیت قبول کنم  یکمی ازش میترسم ولی وقتی تو کنارم باشی خیالم راحته دلم قرصهاینجا تنها یاد اور دوران کودکیمونه  چند سال پیش وقتی شاد و بی مسئولیت بودیم  و احتمالا گردشگاه دوران بازنشستگی هم میشه و از اونجایی که من همیشه از تو عاقل تر بودم مینویسم برای اون روزا حتی به قدر دو جمله  کنار تو بودن تواما برای من مثل انقلابیه که کل زندگیمو کن فیکون میکنه آرزو میکنم تهش از راهی که اومدیم راضی باشیم فقط همین بخدا سپردمت رفیق پیری ,سلام,همدم ...ادامه مطلب

  • تولد باز هم باتو

  • باهزاران کیلومتر مثل هرسال یک شب قبل تولدم کیک واسم فرستادی بازم دستت پر بود عطر ورساچی اون ساعتی که گفتم چرا واسم نفرستادی  مثل هرسال درسته خودت نبودی ولی واقعا حست کردم شایدچون خواهرت اومد پیشم از خون تو بود چقد خوبه که بچمون از خون توئه چقد واسه او نیمش دوسش دارم آقای زندگی تولدم با وجود تو مبارک شد اگه نبودی امشب خیلی معمولی میگذشت  نون میگرفتم صورتمو میشستم و ساعت 8 می خوابیدم 12 بیدار میشدم و موبایل بازی میکردم ولی من امشب مطمئنم یکی تو این دنیا هست  که فردا به عشق تولدت مبارک گفتن به من بیدار میشه عشق ووفاداری حد ومرز و فاصله و حتی عقد رسمی و این,باز هم تولد نوزاد یخی ...ادامه مطلب

  • یکشنیه، یازدهم بهمن نود و چهار

  • با هر سفر که هم آغوش درد می شوممی بوسی ام به بدرقه ات مرد می شوم تا سیصد و بیست و خورده ای بشمار خوب منتعبیر خواب قصه ی برگرد می شوم باز هم تولد توست و باز شاکرآنکس که عاشقمان کرد می شوم   سلام عشق منباور کن ساعت کوک نکردم ولی ناخواسته اوایل یازده بهمن پاشدم قبل خوابت بازم بهت تبریک بگم.این کمترین کاری بود که من میتونستم بکنم.عادت قشنگ توئه که چیزای کوچیک و بزرگ میبینی و قدر شناسی.وگرنه من هیچ وقت نتونستم گوشه ای از خوبی های تو رو جبران کنم.ببخشید که نبودم.روزایی که میگذره بیشتر از آدما فاصله می گیرم.و بیشتر قدر تو رو میدونم.آدمای جوگیر، آدمای دنبال دیده , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها